Trans&Sub
By
Hamed.Jail

واقعن متاسفم

عینک میزنه یا لنز؟

عینک

باید عجله کنی

تصمیم گرفت کفش‌های چرم قهوه ای‌ش بهترین انتخاب برای پا کردنه

پشت‌ش یه کم درد میکرد
البته نه مثل قبل

که دردش غیر قابل تحمل بود

فکر میکرد همسرش دیگه اصلن دوستش نداره

گریه و زاری نکرد
و فکر هم نکرد، که اولین کاری که اکثر مردم

وقتی میفهمن یکی دیگه دوستشون نداره

گریه کردنه

آقا، ممکنه به دوربین نگاه کنید لطفن؟

خیلی خب، ممنون

هیچوقت تا حالا تنها بودید؟

نه، هرگز

به غذای خاصی حساسیت دارید؟
نه

آخرین رابطه‌تون چند سال طول کشیده؟

حدود 12 سال

مدت دقیق‌شو یادتون هست؟

یازده سال و یک ماه

تمایل جنسی؟
زن

البته در گذشته یه تجربه‌ی همجنسگرایی داشتم

توی دانشگاه

گزینه دوجنس گرایی هم وجود داره؟

نه آقا
این گزینه از تابستان گذشته دیگه موجود نیست

به دلیل یک سری مشکلات عملیاتی

متاسفانه باید همین الان تصمیم بگیرید

که میخواید به عنوان هم‌جنس گرا ثبت نام بشید یا دگرجنس‌گرا

گمونم باید به عنوان دگرجنس‌گرا ثبت نام کنم

بچه هم دارید آقا؟
نه

و اون سگ...؟

برادرمه
چند سال پیش اینجا بود، ولی نتونست موفق بشه

ممکنه اونو یادتون باشه

اندام متوسط، 48 ساله

کچل با موهای بور

متاسفانه نه، آقا

خیلی خب
میخوام این فرمو به طور دقیق

با حروف بزرگ کامل کنید
و امضا کنید لطفن

خیلی ممنون

خب شما اجازه استفاده از زمین والیبال و تنیس رو ندارید

اینا فقط برای زوج‌ها هستن

میتونید از امکانات ورزش‌های انفرادی مثل اسکواش و گلف استفاده کنید

میتونید تا 45 روز توی هتل بمونید

توی اتاق تک نفره ساکن میشید

اگه همه چیز خوب پیش رفت و موفق شدید
به اتاق 2 نفره منتقل میشید

متاسفانه نمیتونید هیچکدوم از وسایل شخصی‌تونو نگه دارید

هر چیزی که احتیاج داشته باشد، از جمله

لباس، لوازم جانبی و کفش رو براتون فراهم میکنیم

میتونید اینو نگه دارید

ممنون

لطف میکنید شماره‌ی کفشتون رو بگید؟

چهل و چهار و نیم

چهل و چهار یا چهل و پنج

ما نیم شماره‌ها رو نداریم

چهل و پنج

اگه خواستید موهاتونو کوتاه کنید

یک روز زودتر با پذیرش هماهنگ کنید

سیگار کشیدن هم مجاز نیست

این بهتون کمک میکنه تمام زمان شکار بدون اینکه خسته بشید بتونید بدوید

و وقتی میخواید کسی رو ببوسید، دهنتون بو نده

از اقامتتون لذت ببرید

معذرت میخوام

اگه خواستیم موهامونو کوتاه کنیم باید یک روز قبل

با پذیرش هماهنگ کنیم، درسته؟
درسته

شماره‌ی اتاقش 101 بود

یه تفنگ بی‌هوشی بالای تختش به دیوار آویزون شده بود

روی میز 20 تا دارت بی‌هوشی

یه ساعت سیاه پلاستیکی

عینک آفتابی

و یه ادکلون مردانه قرار داشت

توی کمد چهار تا شلوار خاکستری یک شکل

چهار تا پیرهن دکمه ای آبی و سفید یک شکل

یه کمربند، جوراب

زیرپوش، یه ژاکت ورزشی

یه کراوات راه راه؛ و یه حوله‌ی حمام سفید وجود داشت

از پنجره بیرونو نگاه کرد

بدن بی هوش مجرد‌های به دام افتاده، روی زمین خیس خوابونده شده بود

با خودش گفت: خدارو شکر که اون بارونی‌های ضد آب تنشونه

اتاق صد و نود و پنج

دو تا مجرد
دو روز اضافی

اتاق دویست و هفتاد و دو

یه مجرد
یه روز اضافی

سلام

من مدیر هتل هستم
و این آقای محترم شریک زندگی‌مه

میخواستیم بهتون خوش آمد بگیم

آدم خوش شانسی هستید
توی یکی از بهترین اتاق‌هامون ساکن شدید
که میتونید از منظره‌‌ی بیرون استفاده کنید

بروشور رو مطالعه کردید؟

بله مطالعه کردم
بسیار خوب

خب حقیقت اینه که اگه تا زمانی که این‌جا هستید

نتونید با کسی رابطه‌ی عاشقانه برقرار کنید
تبدیل به یک حیوان میشید

البته این موضوع نباید شما رو ناراحت

یا نا امید کنه

فقط به این فکر کنید که به عنوان یک حیوان
شانس مجددی برای پیدا کردن شریک زندگی دارید

اما در اون شرایط هم باید دقت کنید

باید شریک زندگی‌تون رو از بین گونه‌ی حیوانی مشابه با خودتون

انتخاب کنید

یه گرگ و یه پنگوئن هیچوقت نمیتونن با هم زندگی کنن

همین‌طور یه شتر با یه کرگدن

این کاملن رابطه‌ی بی معنی‌ای خواهد بود

بهش فکر کنید

متوجهم که این بحث کمی براتون ناخوشاینده

ولی این وظیفه‌ی منه که شما رو از نظر روانی

برای تمام نتایج ممکن آماده کنم

خب درمورد اینکه اگر نتونستید موفق بشید
میخواید به چه حیوانی تبدیل‌تون کنیم؛ فکر کردید؟

بله
خرچنگ

چرا خرچنگ؟

چون خرچنگ بیشتر از صد سال عمر میکنه

و مثل اشراف زاده ها

خونِش آبی رنگه

و تمام عمرش

با جفت‌ش میمونه

به جز این، دریا رو هم خیلی دوست دارم

از زمان نوجوانی

اسکی روی آب میرفتم
و شناگر خوبی بودم

باید بهتون تبریک بگم
اولین چیزی که اکثر مردم بهش فکر میکنن، سگه

به همین دلیله که دنیا پر از سگ شده

تعداد کمی از مردم هستن که حیوانات غیر عادی رو انتخاب میکنن

و به همین دلیله که نسلشون در معرض خطره

خرچنگ انتخاب عالی ایه

ممکنه لطفن بلند شید؟

این کار برای اینه که بهتون
نشون بده وقتی یه چیزی دو تاس

چقدر زندگی راحت تر از وقتیه که فقط یه دونه‌س

ما گاه گاهی این موضوع‌و فراموش می‌کنیم

دستبندتون فردا همین ساعت باز میشه

متاسفم باب

امیدوارم از این‌که با مایید لذت ببرید

خداحافظ

روز خوبی داشته باشید

صبح به خیر

اتاق صد و یک

چهل و چهار روز باقی مانده

صبحانه آماده‌ست

روز اولش، روزی بود که هیچوقت فراموشش نکرد

نزدیک میز صبحونه‌ش

یه زن جوون نشسته بود
که سرشو به عقب خم کرده بود

بعدن فهمید که اغلب مواقع خون دماغ میشه

بغل دستش، بهترین دوستش نشسته بود

از پیشخدمتی که براش قهوه ریخت تشکر کرد

و یه لحظه به همسرش فکر کرد

زنی که به نظر میومد بیسکوئیت کره ای دوست داره

یه دونه به مردی که داشت برای صبحونه‌ش آب گاز دار میخورد تعارف کرد

بعد به پشت سرش نگاه کرد و یه زن‌و دید

که بعدن متوجه شد چیزی به نام قلب در وجودش نیست

و چند نفر دیگه رو توی منطقه‌ی زوج‌ها دید

که هیچوقت در زمان اقامت‌ش توی هتل باهاشون برخورد پیدا نکرد

اون صبح واقعن گرسنه‌ش بود

میتونست یه مرغ کامل‌و بخوره

ولی تقریبن هیچی نخورد

سلام
سلام

تصمیم گرفتم با دوست جدیدم بریم بیرون قدم بزنیم

بذار به هم معرفی‌تون کنم

این رابرته

اتاق‌ش بغل اتاق منه
و "نوک زبونی" حرف میزنه

از آشنایی‌ت خوشبختم

من تو اتاق صد و یکم

منم تو همون طبقه ام
اتاق صد هشتاد و شیش

میخوای با ما بیای؟

چرا که نه؟

یه روز از همین روزا میرم تو یکی از اون قایقا

اون قایقا چی‌ان؟

آخرین آزمونی که قبل از رفتن باید بگذرونی
و البته سخت ترینش

پونزده روز تعطیلات، فقط یه زوج تنها

مگه بروشورو نخوندی؟

خوندم

پای جان‌و دیدی؟

نه

جان! می‌شه پاتو نشون بدی؟

اوه، گرفتم

اتاق 187، روز دوم

سلام به همه‌گی

وقتی که پدرم عاشق یه زن دیگه شد

که ریاضی‌ش از مادرم بهتر بود؛ ولش کرد و رفت

فکر کنم زنه فوق لیسانس داشت

در حالی که مدرک مادرم فقط لیسانس بود

اون موقع 19 سالم بود

مادرمو آوردن به هتل
ولی موفق نشد و به یه گرگ تبدیلش کردن

دلم واقعن براش تنگ شده بود

فهمیدم که منتقلش کردن به باغ وحش

اکثر اوقات میرفتم اونجا که ببینمش

بهش گوشت میدادم

میدونستم گرگا گوشت دوست دارن

ولی نمیتونستم بفهمم کدوم یکی از گرگا مادرمه

برای همین به هر کدوم یه کم میدادم

یه روز تصمیم گرفتم وارد محوطه‌شون بشم

خیلی دلم براش تنگ شده بود
میخواستم بغل‌ش کنم

از حصار‌ها رفتم بالا و پریدم داخل

همه‌ی گرگا هم زمان بهم حمله کردن

به جز دو تا که سر جاشون وایستادن

حدس زدم که یکی از اون دو تا باید مادرم باشه

نگهبانای باغ وحش
سریع منو گرفتن و بردنم بیمارستان

خوشبختانه پامو از دست ندادم
فقط لنگ شدم

این لنگیدن تبدیل شده به ویژگی شخصیم

همسرم 6 روز پیش فوت کرد

اون واقعن زیبا بود
و من خیلی دوستش داشتم

اونم مثل من لنگ می‌زد

ممنون جان
حالا میتونی برگردی به صندلی‌ت

بریم سراغ مهمون بعدی‌مون

اتاق 104، روز دوم

سلام به همه‌گی

من فقط 2 روزه که اینجام

ولی هنوز هیچی نشده احساس میکنم
که به یه جمع فوق‌العاده ملحق شدم

ویژگی شخصی من اینه که
لبخند خیلی زیبایی دارم

تا حالا توزندگی‌ت با کسی رقصیدی؟

جان؟

تا حالا توزندگی‌ت با کسی رقصیدی؟

آره

وقتی آدم به رقص دعوت میشه باید چیکار کنی؟

بستگی به موزیک‌ش داره

میخوای بشینی؟

نه، نه، نه
دارم برای رقصیدن آماده میشم

میشه اینجا بشینم؟

ببخشید

میشه اینجا بشینم؟
البته

اجازه بدید بهترین دوستم‌و بهتون معرفی کنم

اون زنی که داشتی باهاش حرف میزدی
مثل سنگ میمونه

هیچ احساسی در وجودش نیست

اون بهترین شکارچی هتله

خیلی سریع و ساکته

رکورد دار بخش زن‌هاس

صد نود و دو نفرو شکار کرده

میل دارید برقصید؟

ببخشید که پیرهن‌تو خونی کردم

نگران نباش برای پاک کردن خون
از روی لباس راه‌های زیادی وجود داره

یکی‌ش اینه که لباسو با آب سرد و نمک دریایی بشوری

یه راه دیگه اینه که قسمت خونی رو توی یه کم آمونیوم قرار بدی

راه سوم اینه که ماده‌ی شوینده رو با یه چیز خمیری
مثل خمیر دندون مخلوط کنی

مخصوصن اگه رنگ لباس روشن باشه

فقط هیچوقت از آب گرم استفاده نکن
هرگز

باشه

گمونم باید یه کم استراحت کنم

پام درد میکنه
مشکلی نیست

ولی هر وقت حالت خوب شد، خبرم کن

تا دوباره برقصیم

لطفن سریع آماده بشید

عجله کنید
و خواهش میکنم مراقب باشید، ممکنه خطری براتون به وجود بیاد یا صدمه ای ببینید

و... شکار خوبی داشته باشید

کاش پام لنگ نبود

قبلن خیلی خوب می‌دویدم
ولی الان دیگه نه

مطمئنم از اونا کند ترم

اگه من جای تو بودم

به جای سرعت، به یه سری ترفند

برای غافلگیری فکر میکردم

حق با توئه

همین کارو میکنم

اتاق صد و هشتاد شیش

یه مجرد، یه روز اضافه

سی و هشت روز داشتید

که به اضافه‌‌ی یک، میشه 39 روز

اتاق صد و هشتاد

تعداد روزهای اقامت شما بدون تغییر باقی میمونه

اتاق دویست و نود

چهار تا مجرد، چهار روز اضافه

154
روز داشتید

به اضافه‌ی چهار

158
روز

اتاق صد و یک

تعداد روزهای اقامت شما بدون تغییر باقی میمونه

سی و دو روز باقی مانده

صبحانه آماده‌ست

مرد به تنهایی غذا میخوره

دیروز چند تا دارت استفاده کردید؟

دوازده تا

لطفن شلوارتون رو بکشید پایین و بشینید روی تخت

نمیشه امروز این کارو انجام ندیم؟

وحشتناکه

میدونم

ولی متاسفانه مجبوریم انجام‌ش بدیم

و اصلن خبر ندارید برای پیدا کردن یه شریک زندگی
چقدر از نظر روانی کمک‌تون میکنه

مرد به همراه زن غذا میخوره

دراز بکشید

پاهاتونو باز کنید

بیشتر

شماره‌ اتاق شما صد و هشتاد و شیشه؟

بله

فکر میکنم میدونید که
خودارضایی کردن توی اتاق‌ها

یا هر محل دیگه‌ای از هتل ممنوعه

بله

ولی متوجه شدم که دارید همچنان به انجام دادنش ادامه میدیم

امروز از روزهای دیگه زودتر آلت‌تون بلند شد

خوبه

خواهش میکنم، فقط یه کم دیگه

روز خوبی داشته باشید

وحشتناکه
فقط همین

عکسی دارید که وقتی در حال خودارضایی هستید، بهش نگاه میکنید؟

بله

چی توی اون عکسه؟

یه زن لُخت که توی دهکده سوار اسبه

اگه من جای شما بودم

به جای اون زن لُخت، به اسبه نگاه میکردم

مطمئنم که اون اسب، یه روز مثل شما
یه مرد ضعیف و بزدل بوده

زن به تنهایی راه میره

کمک

این کار لازم نیست
خواهش میکنم

یه اتفاق بود

من فقط یه کم زیاده روی کردم

این کار لازم نیست

لطفن دستتون رو بذارید توی توستر
همین که هشدار دادید کافیه

به جز این هیچ مشکلی نداشتم

عذرمیخوام
لطفن ببخشید

خواهش میکنم، خواهش میکنم، ببخشید

زن همراه مرد راه میره

کاری که میکنن اینه
به محضی که وارد اون اتاق میشی، بدن و موهاتو خیلی خوب میشورن

از کجا میدونی؟

عموم قبلن اینجا به عنوان پیشخدمت کار میکرد

هیچ پیشخدمت‌ی چیزی درباره‌ی اون عملیات نمیدونه
اونا اجازه‌ی ورود به اون اتاقو نداره

بگذریم

پوست‌و که به خاطر آب و صابون نرم شده
از بدن جدا میکنن

بعدش قلب

چشم‌ها

و بقیه‌ی اندام‌های حیاتی بدن‌و

با چاقوی لیزری در میارن

بعد مراحل تغییر به حیوونی که طرف انتخاب کرده رو انجام میدن

کاملن با عقل جور در میاد

منظورم اینه که

فکر کنم روش تبدیل به پستاندارن
به عنوان مثال با روش تبدیل به پرنده‌ها فرق داشته باشه

دقیقن

بعدش باقی مونده‌ی بدن‌و میندازن تو بشکه هایی

که بیرون رستوران هتله

و خون‌و میفرستن به بیمارستان شهر

برای چی؟

وقتی اهدا کننده‌ی خون در دسترس نباشه
از اون خون‌ها برای عمل جراحی استفاده می‌کنن

مهمونای جدید دیروز وارد شدن

آره دیدم

فکر کنم یه زن دیدم که پاش لنگ میزد

فقط مچ پاش پیچ خورده

چند روز دیگه دوباره راه رفتن‌ش درست می‌شه

حیف شد

واقعن حیف شد

یه شب توی اتوبوس

نشست کنار زنی که بیسکوئیت کره‌ای دوست داشت

از پنجره خیره شده بود به بیرون
بدون اینکه به چیز خاصی نگاه کنه

فقط داشت سعی میکرد از حرف زدن با اون زن جلوگیری کنه

باب چطوره؟
(برادرش)

خوبه

حاضرم هر چی دارم بدم که یه بعد ازظهر با تو و باب
بیام پیاده روی

متاسفانه سگ‌ها اجازه ندارن از اتاق خارج بشن

با خودش گفت، بعضی از عذر و بهانه‌ها هستن
که هیچکس نمیتونه درباره‌شون بحث کنه

عذر و بهانه هایی که هیچ شکی توشون وجود نداره
بهتر از بقیه ان

و اون واقعن بهانه‌ی خوبی بود

این بیسکوئیتا برای باب‌ـه

هر وقت خواستی به خاطر کاری بهش جایزه بدی
یکی از اینا بهش بده

بهش بگو من براش فرستادم
ممنون

میتونم یه وقتی برای صحبت کردم بیام اتاقت؟

میتونم برات ساک بزنم

یا میتونی همینجوری منو بُکُنی
من همیشه بعد از اینکه آب‌ت اومد غورت‌ش می‌دم

و اگه تو بخوای
با سکس مقعدی ام هیچ مشکلی ندارم

شوهر سابق‌م همیشه میگفت
رون‌هام قشنگ‌ترین رون‌هاییه که تو عمرش دیده

ولی بیا راجع به اون حرف نزنیم

شماره‌ی اتاقم صد و هشتاده

پس شماره تلفنم ام صد و هشتاده

امیدوارم امشب بتونم چند تا مجرد بگیرم

توی چند شب اخیر یه دونه ام نگرفتم

امیدوارم توام بتونی کلی بگیری

خیلی ممنون

اگه نتونم زود یه همسر متناسب با خودم پیدا کنم

از پنجره‌ی یکی از اتاقا میپرم بیرون

و خودکشی میکنم

میخوام اینو بدونی

اتاق من توی طبقه‌ی اوله

گفت: امیدوارم امشب بتونم چند تا مجرد بگیرم

و امیدوارم توام بتونی کلی بگیری

بعدش گفت

اگه زود نتونه یه همسر متناسب با خودش پیدا کنه

خودشو با پریدن از پنجره‌ی یکی از اتاقا میکشه

شاید اتاق سیصد و بیست

یا یه طبقه بالاتر
اتاق چهارصد و هشتاد

اون‌جوری بهترم هست

وقتی حرفاش تموم شد

اون همینجوری موند
نمیدونست چی بگه

بعدش به جنگل نگاه کرد

و یه بار دیگه فکر کرد بهانه‌ش عجب بهانه‌ی خوبی بود

بد نیست
یه کم بالاتر

در مورد اینکه اگه نتونی موفق بشی

میخوای چه حیوونی بشی؛ فکر کردی؟

خرچنگ

من میخوام طوطی بشم

اگه نتونم موفق بشم البته

چرا شما م طوطی نشید؟

اینجوری همه‌مون با هم خواهیم بود

تو یه احمق به تمام معنایی

با این که مشکل حرف زدن داری
یکی از معدود حیوونایی رو انتخاب کردی که میتونه حرف بزنه

حتا اگه حیوون هم بشی باز مشکل نوک زبونی حرف زدنت سر جاشه

و در مورد تو
میگیرنت و میندازنت تو یه ظرف آب جوش تا بمیری

بعدش چنگالاتو با یه ابزاری مثل انبر دست میشکافن

بعد گوشت کوچولوتو میکشن تو دهنشون

جفتتون رقت انگیزید

من قرار نیست به یه حیوون تبدیل بشم
ولی میام به شماها سر میزنم

همراه شریک زندگی‌م

وقتی داریم با هم توی یه پارک قدم میزنیم

یا وقتی رفتیم سفر

و داریم تو دریا شنا میکنیم

اتاق 187 لطفن

اینکه هدف‌های ما به شکل افراد مجردن و زوج نیستن
تصادفی نیست

سلام

سلام
لباس شنات خیلی قشنگه

خیلی ممنون
خواهش میکنم

کرال سینه دوست داری
یا قورباغه

یا پروانه
یا کرال پشت؟

همه شونو یه اندازه دوست دارم

میدونی؟ من عاشق شنای قورباغه ام

وقتی شنای قورباغه میکنم، دوستام همیشه دست‌م میندازن

بعدش بهم میخندن

قورباغه عالیه

برای تقویت عضلات پشت؛ فوق العاده‌س

موقع شنای قورباغه

مردا نباید مایو تنشون باشه

که حرکات باسن‌و محدود نکنه

البته خودت اینو میدونی، درسته؟

فکر کنم خون دماغ شدی

واقعن؟

اوه، نه

همیشه همین‌جوری میشم

واقعن آزاردهنده‌س

میدونم
منم مشکل خون دماغ شدن دارم

دیدم چی کار کردی

باید دردت اومده باشه

ببین داره میاد؟

نه

آره

میشه از دستمال کاغذی استفاده کنم
آره

ازت یه سوال میپرسم
و میخوام صادقانه جواب‌مو بدی

کدوم‌ش بدتره؟

توی جنگل از سرما و گرسنگی مُردن

تبدیل شدن به یه حیوون که قراره توسط یه حیوون بزرگ‌تر کشته بشه

یا بعضی وقتا خون دماغ شدن؟

تبدیل شدن به یه حیوون که قراره توسط یه حیوون بزرگ‌تر کشته بشه

دقیقن

دختره مشکوک نشده که داری بهش دروغ میگی؟

نه

من خیلی خوشحالم
چون اینجا یه زوج جدید داریم

اونا فقط 2 روزه که با هم آشنا شدن

ولی خیلی عاشق هم هستن
و کاملن با هم تناسب دارن

بینی هر دوشون مشکل یکسانی داره

و بدون دلیل خون ریزی میکنه

فردا به اتاق دو نفره منتقل میشن

با کمد و حمام بزرگ تر

به مدت دو هفته توی اتاق دو نفره باقی میمونن

بعد برای گذروندن دو هفته‌ی دیگه، به یکی از قایق‌ها منتقل میشن

امیدواریم تمام مراحل رو با موفقیت بگذرونید

و امیدواریم به عنوان یک زوج، به شهر برگردید

من خیلی خوشحالم
منم همین‌طور

تبریک میگم

مسیر و جریان رابطه‌ی شما

به‌وسیله‌ی کارکنان‌ و همچنین شخص خودم
از نزدیک نظارت خواهد شد

اگه هر مشکل، تنش

یا بحثی بینتون به‌وجود اومد که خودتون نتونستید حل‌ش کنید

بهتون یک بچه اختصاص داده میشه

این چیزیه که معمولن خیلی کمک میکنه

صبح به خیر

اتاق صد و یک

هفت روز باقی مانده

صبحانه آماده‌ست

موهای خیلی قشنگی داری

میدونم

نگاه کن

نظرت در مورد موهای من چیه؟

خب، فکر کنم موهات خیلی خشکن

البته رنگ‌ش خوبه

مهم ترین چیز اینه که کچل نیستی

به هر حال برای مردها

احتمال کچلی همیشه وجود داره
کاری‌شم نمیشه کرد

پدرت کچل بود؟
نه نبود

و اگه حتا یه روز موهام بریزه

چیزهایی هست که میتونم باهاشون دوباره موهامو برگردونم

میتونم پیوند مو انجام بدم

میدونی که موی کاشته شده هیچوقت مثل موی طبیعی نمیشه

میدونم

موی خوب چیزی نیست که بتونی بخریش

چیزیه که باید باهاش به دنیا بیای

و این واقعیت که پدرت کچل نیست

نباید چندان باعث آرامش خاطرت باشه

تصمیم گرفتی برای روز آخرت میخوای چیکار کنی؟

هنوز دارم درباره‌ش فکر میکنم

صبح به خیر خانوم ها

خب

امروز روز آخرته

و طبق روال معمول، میتونی انتخاب کنی که
دوست داری آخرین شبتو چه جوری بگذرونی

چیزی که من همیشه توی چنین شرایطی میگم اینه که

انتخاب عاقلانه اینه که کاری رو انتخاب کنی
که وقتی تبدیل به حیوان میشی، نمیتونی انجامش بدی

مثلن مطالعه‌ی یه کتاب از ادبیات کلاسیک

یا خوندن آهنگی که واقعن دوست‌ش داری

مثلن خیلی احمقانه س

اگه قدم زدن توی باغ

یا برقراری رابطه‌ی جنسی با یه نفر دیگه رو انتخاب کنی

چون این کارهاییه که

وقتی به حیوان تبدیل شدی هم میتونی انجام بدی

ولی اول، بهترین دوستت یه چیزی برات نوشته

که میخواد برات بخونه
دوستت واقعن غمگین و متاثره

ما تو مدرسه همیشه کنار هم مینشستیم

و هر وقت برام مشکلی پیش اومد
با تو در میون میذاشتم

چون همیشه بهترین توصیه ها رو بهم میکردی

وقتی نتوستیم توی مراسم رقص مدرسه
یه همراه پیدا کنم

این واقعیت که توی اون لحظات سخت با هم شریک بودیم بهم قوت قلب میداد

متاسفم که شرایط این‌جوری شد

مطمئنم اگه چند روز دیگه فرصت داشتی

تو ام مثل من یکی رو پیدا میکردی

چون آدم دوست داشتنی ای هستی

و موهای قشنگ و سینه‌های زیبایی داری

همیشه به موهات حسودی‌م میشد

خودت می‌دونی

با این حال تا ابد بهترین دوستم خواهی بود

و اکثر مواقع بهت فکر خواهم کرد

و همیشه اون گوشواره هایی که
برای تولدم بهم هدیه دادی رو گوشم میکنم

دلم برات تنگ میشه

و وقتی به شهر برگردم

هر چند تا هم دوست جدید پیدا کنم

فکر نمیکنم هیچکدومشون مثل تو باشن

میخوام فیلم
"Stand by Me"

با حضور ریور فینکس، کیفر سادرلند و ریچارد دریفوس رو تماشا کنم
ــ تنهایی

انتخاب عالی ایه

فیلم دوست داشتنی‌ایه

لطفن پیغام بگذارید

سلام

احتمالن تو حمامی، واسه همینه که صدای تلفن‌و نشنیدی

هیچی مثل یه دوش صبحگاهیِ آدمو سرحال نمیاره

خب، یه کم دیگه که

دوشت تموم شد، دوباره بهت زنگ میزنم

بعدن با هم حرف میزنیم

خداحافظ

یه روز که داشت گلف بازی میکرد

با خودش فکر کرد
وانمود کردن به دوست داشتن کسی که دوستش نداری

از وانمود کردن به دوست نداشتن کسی که دوستش داری، سخت تره

همینطور فکر کرد که لهجه‌ی اون زنه رو دوست داره

و همیشه زنایی که موهاشون کوتاه بودو ترجیح میداد

پس تصمیم گرفت که اون همون کسیه که میخواد

توی زمان شکار

باید اونو تعقیب میکرد

و وقتی که زنه به یه مجرد شلیک میکرد

بهش می‌گفت

کاش به جای این تفنگای بی‌هوشیِ احمقانه، اسلحه‌ی واقعی داشتیم

چرا با دستات نمیکشی‌ش؟

و وقتی زنه دستاشو میذاشت دور گلوی اون مجرده

بهش میگفت

امیدوارم همین الان بمیره

چی شده؟

از پنجره‌ی اتاق 180 پرید پایین

همه جا پر از خون و بیسکوییت شده

امیدوارم همین الان بمیره

حالا که فکرشو میکنم

امیدوارم قبل از اینکه بمیره یه کم زجر بکشه

فقط امیدوارم صدای جیغای رقت انگیزش از اتاق من شنیده نشه

چون داشتم فکر میکردم برم یه درازی بکشم

و به سکوت و آرامش احتیاج دارم

داشتم گلف بازی میکردم
خیلی خسته‌م

تنها چیزی که نمیخوام یه زنه که داره با سرعت پایین و صدای بلند میمیره

تو این صدای جیغ و فریاد نمیتونم صداتو بشنوم

یه وقت دیگه که ساکت تر بود با هم حرف میزنم

خداحافظ

خداحافظ

یک پیغام

سلام

احتمالن تو حمامی، واسه همینه که صدای تلفن‌و نشنیدی

هیچی مثل یه دوش صبحگاهی آدمو سرحال نمیاره

خب، یه کم دیگه ... که

دوشت تموم شد

دوباره تماس میگیرم

بعدن با هم حرف میزنیم

خداحافظ

می‌تونم بهت ملحق شم؟

مارتینی میخوری ها؟

فکر کنم با هم متناسبیم

آره
منم همینطور فکر میکنم

لطفن کلید اتاق دو نفره

براتون بهترین‌ها رو آرزو میکنم

همه‌مون بهترین‌ها رو براتون آرزو میکنیم

معمولن سمت چپ تخت می‌خوابی

یا سمت راست؟

راست
تو چی؟

چپ
عالیه

پاهاتو باز کن

چراغو خاموش کنم یا میخوای مطالعه کنی؟

میخوام مطالعه کنم
نور اذیتت میکنه؟

نه
نه نور اذیتم میکنه، نه صدا

خوابم سنگینه

سلام
سلام

تبریک میگم

ممنون

این دختر جدیدمونه

اسمش الیزابته

الیزابت به این آقای مهربون یه بوس بده

یکی از دوستامه

تنها چیزی که الان دلم نمیخواد
اینه که یه دختر بچه‌ی احمق منو ببوسه

بیا بریم
عیبی نداره

گریه نکن الیزابت
باید ازم تشکر کنی

حالا دیگه پات میلنگه
اینجوری بیشتر شبیه بابات میشی

صدای چی بود؟

چیزی گفتی؟

نه

اگه توی یه حالت دیگه همدیگه رو بکنیم
که بتونم صورتتو ببینم، اشکالی نداره؟

حتمن

لطفن چراغو روشن کن
تا بهتر بتونم ببینمت

صبح به خیر

صبح به خیر

برادرتو کشتم

ولش کردم تا آروم آروم جون بکنه

ممکنه همین الان که داریم حرف میزنیم هم کاملن نمرده باشه

یه مدت طولانی داشتم بهش لگد میزنم

مهم نیست

با یه جور پارس آروم ِعجیب، ناله میکرد

یه چیز تو این مایه ها

باید به خاطر درد بوده باشه

تو هیچی نشنیدی؟
نه

واقعن خوابت سنگینه

قهوه میل داری؟

خیلی میل دارم

بعد از اینکه صورتم‌و شستم و دندونامو مسواک کردم

خیلی مشتاقم داستانی که دیشب قول دادی برام تعریف کنی رو بشنوم

در مورد همکلاسی دانشگاهت

و پایان نامه‌ی وحشتناک‌ش

واقعن داستان با مزه ایه

اسمش ریس بود

ر ــ ی ــ سین

ریس

اینا اشک نیستن فقط آبه
همین الان صورتمو شستم

میدونستم داری دروغ میگی

دلیل این کارتو درک نمیکنم

وقتی بهتر از همه میدونی

که رابطه نمیتونه بر مبنای دروغ پایه گذاری بشه

همین الان میریم پیش مدیر هتل

و تو به مجازاتی که لیاقت‌شو داری میرسی

مجازات این کار چیه؟

به حیوونی که هیچکس نمیخواد تبدیل شه، تبدیلت میکنن

شریک زندگی‌تونو دیدم که داشت به اون طرف میدوید

به نظر آشفته می‌اومد

همه چیز مرتبه؟

اول میخواست با یه روش وحشتناک و دردناک بُکُشت‌ش

همونجوری که اون برادرشو کشته بود

فکر کرد بارها و بارها با لگد

بزنه به شکمش

بعد یه چاقو فرو کنه تو همون نقطه
شکمش

ولی بعدش فکر کرد

این کارش فایده ای نداره

چون از قبل بی هوش شده بود
و درد لگد و چاقو رو احساس نمیکرد

باید بهم شلیک کنی

تا شک نکنن که کمکت کردم

پیش خدمت هتل کمک‌ش کرد

نمیتونست دلیل این کارشو بفهمه

پس تصمیم گرفتن به یه حیوون تبدیلش کنه

کشیدش به اتاقی که تغییر شکل توش انجام میشد

بارها ازش پرسیدم که اونو به چه حیوونی تبدیل کرده

ولی همیشه یه جواب بهم میداد

به تو مربوط نیست

اون شب هتلو ترک کرد

یک بار برای همیشه

شروع کرد به دویدن، بدون اینکه بدونه کجا داره میره

ولی داشت می‌اومد به سمت ما

این شروع زندگی جدیدش بود

تا اون موقع نمیدونست تنها بودن چقدر سخته

نمیدونست چقدر سخته که به پماد مسکن پشتت دست رسی نداشته باشی

و مدام درد بکشی

تو جنگل پیداش کردم

از هتل فرار کرده

احتمالش هست که دکتر باشی؟

نه

خیلی بد شد

اینجا به یه دکتر احتیاج داریم

یکی داشتیم
ولی چند ماه پیش گرفتنش

من مهندس ساختمونم

عیبی نداره

به هر حال خوش اومدی

تا هر وقت دلت بخواد میتونی پیش ما بمونی

میتونی تا روزی که بمیری یه مجرد بمونی

هیچ محدودیت زمانی ای وجود نداره

خیلی ممنون

به هر حال

هر گونه رابطه‌ی عاشقانه یا جنسی ای بین مجرد ها ممنوعه

و هر نوع عمل اینچنینی مجازاتی داره

روشنه؟

میشه با کسی حرف بزنم؟

البته که میتونی

تا زمانی که حرفای عاشقانه و لاس زدنی در کار نباشه

این شامل شب‌های رقص هم میشه

همه تنهایی می‌رقصن

به خاطر همینه که فقط موسیقی الکیرونیک گوش میدیم

چه بلایی سر دهنت اومده؟

نمی‌تونه حرف بزنه
بهش یه "بوس قرمز" داده شده

بوس قرمز چیه؟

لباشو با تیغ بریدیم

همین‌طور لب اون‌یکی مجرده رو

و مجبورشون کردیم همدیگه رو ببوسن

چند روز پیش بود

زخماشون عمیق بود
برای همین هنوز درد دارن

داشتن به هم آمار میدادن
متوجهی؟

بعضی از مجازاتا از بقیه‌ی مجازاتا بدترن

بریده شدن انگشتت
از کچل کردن موهات بدتره

و گذاشتن یه تخم مرغ آب پز داغ، زیر بغلت

بدتر از اینه که به پات لگد بخوره

مجازاتی که من ازش میترسم

بوس قرمز نیست

بلکه اون یکی مجازاته
که بهش میگن مقاربت(سکس) قرمز

هیچوقت انجام شدنشو ندیدم

ولی تصور کردن اینکه معنی‌ش چیه، سخت نیست

آه، خدایا

خیلی ازش میترسم

حرکت کنید

قایم شید

حرکت کنید

قایم شید

اون اولین باری بود که دیدمش

پشت درختی که نزدیک درخت من بود قایم شده بود

به نظر خیلی موقر می‌اومد

روز بعد

توی شهر

فهمید که چشمای منم مثل خودش نزدیک بینه

اون شب، خواب دیدم

که ما تو یه خونه‌ی بزرگ توی شهر با هم زندگی میکنیم

با یه آشپزخونه‌ی بزرگ و مجهز

اون شلوار آبی تیره پوشیده بود

و یه پیرهن تنگ کرم رنگ

لباسامو در آورد

و منو از کون گایید

و همون موقعی که داشت منو میکرد

یه حیوون اومد تو آشپزخونه

و چاقوهای استیک خوری رو از کشوی دوم برداشت و بهمون حمله کرد

چاقوها رو یکی یکی توی شکم‌مون فرو کرد

من وحشت زده از خواب پریدم

بیشتر سعی کن

تسلیم نشو، خودت میدونی که باید بیشتر دقت میکردی

بیشتر تلاش کن

وگرنه اونا پیدات میکنن و تبدیل به یه حیوون میشی

یه حیوون ضعیف

باید الان حرکت کنیم

اینجا موندن خیلی خطرناکه

اگه تونستی خودتو آزاد کنی
با بیشترین سرعتی که میتونی بدو و سعی کن پیدامون کنی

اگه تونستی خودتو آزاد کنی
ولی فکر کردی که در اثر خونریزی میمیری

مستقیم برو به سمت قبرت

قبرتو کندی؟
آره

خیلی خوبه

فعلن همین کافیه

میخوام برم قارچ دنبلان بچینم

اون قارچا هم خوشمزه ان، هم خیلی کمیاب

هر کیلوش کلی می‌ارزه

به یه خوک احتیاج پیدا میکنی

بدون خوک پیدا کردنشون غیر ممکنه

میدونم
دیر نکن

پنجاه دقیقه‌ای برو و برگرد

باشه

سلام دیوید

سلام رابرت

کاری که با اون زن کردی وحشتناک بود

اون برادرمو کشته بود

اگه تو رم کشته بود
همون کارو باهاش میکردم

تو مثل برادرم میمونی

تو بهترین دوست من تو تمام دنیایی

فکر نکنم من بهترین دوستت تو تمام دنیا باشم

تو بیشتر وقتتو با جان میگذروندی

جان دیگه کیه؟

جان
همون که پاش لنگ میزنه

اوه، آها
حتا اسمشم یادم نمیومد

یا قیافه‌ش

تو کسی هستی که هر وقت به یه دوست احتیاج دارم
بهش فکر میکنم

بگذریم

جان موفق شد؟

گمونم داره برای رفتن به قایق آماده میشه

این هفته شروع میشه

همه میگن اونا موفق میشن، چون کاملن با هم متناسبن
و یه بچه دارن که باعث میشه دعوا ها

و جر و بحث‌‌هاشون ختم به خیر بشه

عالیه

خیال برگشتن نداری؟

میدونی؟ اگه به مدیر هتل درباره‌ی برادرت گفته بودی
احتمالن میبخشیدت

نه

تنها بودن خیلی حس خوبی داره

هیچ کس دست و پاتو نمیبنده

هر وقت دلت بخواد موزیک گوش میدی

هر وقت دلت بخواد جق میزنی

هر وقت دلت بخواد میتونی بری پیاده روی

با هر کس دلت بخواد میتونی گپ بزنی

اصلن دلم برای رابطه داشتن با کسی تنگ نمیشه

دلم فقط برای تو تنگ میشه
چون تنها دوست واقعیمی

میخوای بهم شلیک کنی؟

متاسفانه آره

فقط 2 روز برام باقی مونده

چی گفتی؟

متوجه منظورت نمیشم

میخوام بهت شلیک کنم
فقط 2 روز برام باقی مونده

به زمان بیشتری احتیاج دارم

واقعن فکر میکنی یه روز اضافه برات فایده ای داره؟

یه نگاه تو آینه به خودت ننداختی
ببینی چقدر بی ریختی؟

تو هیچ شانسی نداری

اگه من یه زن بودم ... من

به هیچکس نگو که کمکت کردم

اگه میخوای لطفمو جبران کنی
راهش اینه

یه خرگوش بُکُش
برام بیار که بخورمش

قول میدی؟

آره

خداحافظ
خدا حافظ

سلام
سلام

چیزی که میخواستمو آوردی
البته

تفگ توی پاکته
و کلیدای الکترونیک

و شماره‌ی اتاقای دو نفره

سعی کن کلیدا رو گم نکنی
باید برشون گردونم

پیشنهاد میکنم کارو یکشنبه انجام بدیم
بعد از مجلس رقص، همه خسته ان

و بیشتر کارمندا رفتن مرخصی آخر هفته

شامپو چی شد؟

یادم رفت
دفعه‌ی بعد 2 تا بطری میارم

واقعن که فوق العاده ای
شامپو رو یه جا یادداشت کن که دفعه‌ی بعد یادت نره

باید یه چیزی بهت بگم
چی؟

این آخرین ماموریت منه
دیگه بسمه

دیگه نمیتونم به زندگی با اون دندونپزشک چاق
تو اون ساختمون ترسناک ادامه بدم

همه‌ش ازم میپرسه نخ دندون کشیدم یا نه؟

مجبورم میکنه بعد از هر وعده‌ی غذایی دندونامو مسواک بزنم
حالا هر چقدرم که کم خورده باشم

بعد از اینکه ماموریتمونو انجام دادیم

میتونی بیای با ما زندگی کنی

یه نفوذی دیگه پیدا میکنم

فکر نمیکنم هیچوقت بتونم کسی رو به تاثیر گذاری تو پیدا کنم

ولی باید به خواستت احترام بذارم

یه کم دیگه دندون رو جیگر بذار

و یادت نره قرص ضد بارداری‌تو مرتب مصرف کنی
باشه؟

ممنونم
نه، من ازت ممنونم، کارت عالی بود

پوست خرگوشو با یه چاقوی تیز به دقت جدا کرد

و سرشو برید

بعد شکم‌شو باز کرد

و با فلفل سبزایی که خوب شسته بودشون
طعم دارش کرد

ولی نذاشت زیاد تند بشه

و یه کم سیر و نعناع بهش زد

بعد خوابوندش تو آب لیمو

و گذاشت خوب خیس بخوره

قبل از اینکه به شکل استیک برششون بده

و حدود یه ساعت روی آتیش کبابش کنه

این غذای مورد علاقه‌مه

خرگوش

زن، سبزه

پنجاه ساله

گواهی ازدواجش 2 ماه پیش منقضی شده

شوهرم رفته مسافرت کاری
آره

میشه یه نگاه بندازم؟

دست‌ها

کثیفی‌ای زیر ناخون‌ها و گِل‌ی زیر کفش‌ها نیست

خیابون بلساید، پلاک نُه

پس شوهرتون مسافرته؟
بله

کجا؟

صبح بخیر قربان

تنهایید؟

صبح بخیر جناب سروان

نه، با شریک زندگی‌م اومدم

داخل یکی از مغازه‌ها

مشغول خرید کردنه

میتونم گواهی‌تونو ببینم؟

توی کیف شریک زندگی‌مه

میدونید

دست من باشه همه‌ش گمش میکنم

که این‌طور

و توی کدوم مغازه داره خرید میکنه؟

ایناهاش

ببخشید عزیزم

انواع پمادای مسکن‌شون خیلی زیاد بود

اینو برات خریدم

امیدوارم همونی باشه که دنبالش بودی

همین عالیه عزیزم

میشه لطفن گواهی‌مو بدی؟

حتمن عزیزم

میخواید گواهی منم ببینید جناب سروان؟

نه، مشکلی نیست

ممنون قربان

روز خوبی داشته باشید

ممنون جناب سروان
شما هم روز خوبی داشته باشید

خانم

آقا

اگه دارم خیلی آروم راه میرم، بگو

که قدم‌هامو سریع تر کنم

همین سرعت خوبه

شاید اگه یه مقدار دست‌مو کمتر فشار بدی بهتر باشه

کف دستم داره یه کم عرق میکنه

بهتر شد؟
آره

خیلی بهتر شد

تا اینجاییم نمیخوای یه چیز دیگه برای خودت بخری؟

میخوام
مایع لنز

و یه خودنویس پارکر

نمیدونستم نزدیک بینی داری

منم نزدیک بینم

میتونی چند روز بمونی؟

متاسفانه نه پدر

امروز بر میگردیم

فردا باید برم به یه سفر کاری

میدونید که چقدر کارم سخت و فشرده‌س

پس هر دفعه که میام ازم نخواه که چند روز بمونم

همه تون توی یه شرکت کار میکنید؟

بله
بله

دخترم میگه شرکت خیلی خوبیه

موافقید؟

واقعن شرکت خوبیه
همین طوره

باید بگم یکی از بهتریناس

تنها مشکلی که کارمون داره اینه که

وقت کافی برای همسر و بچه هام ندارم

ما چهار تا بچه‌ی زیبا داریم

تبریک میگم

ممنون
ممنون

ولی حتا اگه هیچوقت بچه دار نمیشدیم هم

هرگز خواب ترک کردن همسرم رو هم نمیدیدم

حتا اگه فقط خودمون 2 تا بودم

خودمون میرفتیم مسافرت

میرفتیم پورتوفیتوی ایتالیا

یا میرفتیم یکی از جزایر یونان

و بازم رابطه‌مون محکم و استوار بود

درست مثل روز اول

من ... خیلی

عاشق همسرم هستم

حاضرم جونم‌و براش بدم

تا این حد دوستش دارم

به عنوان اولین روزی که اومدید شهر، کارتون عالی بود

اون قسمتی که

درباره‌ ی گذروندن تعطیلات توی مدیترانه گفتی

واقعن زیرکانه بود

خیلی ممنون

کی چشات نزدیک بین شد؟

وقتی 16 سالم بود

تو چی؟

وقتی 12 سالم بود

جنس اولین عینک‌ت چی بود؟

یادم نیست

چشات آستیگماتم هست؟
آره

میخوای یه کم پماد بمالم پشتت؟

روی جاهایی که دستت نمیرسه؟

میخوام

اینجا؟

لطفن یه کم پایین تر

اینجا
آره

سلام بر همه‌گی
و موفق باشید

شماره‌ی اتاقا به این عبارته

اتاق سیصد وشیش

مدیر هتل و شریک زندگی‌ش

هر دو شون صدای قشنگی دارن

اتاق دویست و چهل
زوجی که هر دوشون عاشق اسکی ان

اتاق دویست و هشتاد و دو

زوجی که تحصیلات هر دوشون در زمینه‌ی علوم اجتماعیه

قایق باد بانی ِ بلیس

زوجی که مبتلا به خون دماغ شدن هستن

تو و تو برید اتاق سیصد و شیش

تو و تو برید اتاق دویست و چهل

تو برو اتاق دویست و هشتاد و دو

و شما دو تا برید سراغ قایق

میشه من برم سراغ قایق؟

خیلی خب، پس تو برو سراغ قایق

و شما برید اتاق دویست و هشتاد و دو

و آستری

ما میریم اتاق مدیر

چهل دقیقه وقت داریم

بیدار شید

بلند شید

بشین رو اون صندلی

دستاتو بذار پشت سرت

توپ بسکتبال بین 550 تا 650 گرم وزن داره

میدونستی؟

نه نمیدونستم

آره

تفاوت وزن به خاطر جنسیت بازیکناس

که زن باشن یا مرد

میدونی وزن توپ والیبال چقدره؟

نه، ولی دوست دارم بدونه

شب به خیر
شب به خیر

باید یه چیزی بهتون بگم

دماغ‌ش خود به خود خونریزی نمیکنه

میکوبدش به دیوار یا یه تیکه چوب سفت

یا یه چیزی تو این مایه ها

یا وقتی حواست نیست، با یه چاقوی نازک میبُردش

شما دو تا با هم متناسب نیستید

خفه شو

بابا بهش بگو بره

خوابم میاد

و کاملن مطمئنم اون چیزی که رو تیشرت‌ش ریخته
خون نیست

یا آب گیلاسه، یا سس گوجه فرنگی

یا آبرنگ قرمز یا یه همچین چیزی

یا ... آب (چغندر) لبو

دوستش داری؟

از صمیم قلب

چقدر دوستش داری؟

در مقیاس یک تا پونزده

چهارده

چهارده نمره‌ی خیلی چشم گیریه

در واقع خیلی دوستش داره

فکر میکنی کی‌و باید بکشیم؟

کدومشون این توانایی رو داره که تنهایی بهتر از اون‌یکی زندگی کنه؟

بیا مامان چاقو رو بگیر و بکشش

بهتره تا فرصت داری پاشی بری

خیلی خب

هر چی میخواستم بگمو گفتم

تو

اگه این زن بمیره

فکر میکنی میتونی تنهایی زندگی کنی

یا با کس دیگه ای وارد رابطه میشی؟
نه

من میتونم تنها زندگی کنم
اون نمیتونه

وقتی اون داره به کارای هتل میرسه
من ساعت‌ها تنها میمونم

تو اتاق نشستن‌و دوست دارم

اعصابم‌و آروم میکنه

بهم آرامش میده

تنهایی رو خیلی دوست دارم

بدون شک میتونم تنهایی زندگی کنم

ساکت باش

بگیرش

بهش شلیک کن

کجا بودی؟

داشتم دنبالت میگشتم

داشتم پشت اون درختا خودارضایی میکردم

اونجا

چرا نمیرقصی؟

پاهام یه کم درد میکنه

قبرتو کندی؟

هنوز نه

نمیخوام تحت فشار بذارمت

یا حالا که جشن گرفتیم

حالتو خراب کنم

ولی به هر حال یه موقع باید انجامش بدی

از کس دیگه ای انتظار نداشته باش برات قبر بکنه

یا جنازه‌تو جا به جا کنه

فقط یه کم کثافت میریزیم روت
همین

فردا یه جا رو پیدا کن که دوست داری

سعی کن زمین‌ش زیاد سفت نباشه
بعد کارتو شروع کن

از بقیه‌ی شبت لذت ببر

ممنون

به محض اینکه آخرین مریض‌ش رفت

رفتم تو مطبش و بهش گفتم

عزیزم، شام حاضره

ولی، گمان نکنم بتونم الان غذا بخورم

یکی از دندونای جلوییم خیلی درد میکنه

عزیزم میشه یه نگاه بهش بندازی لطفن؟

گفت: حتمن، مشکلی نیست

و همون لحظه‌ای که سرشو چرخوند
من مته‌ رو برداشتم

و فرو کردم تو سینه‌ش

داستانت به نظر خیلی جالبه

ولی باید برم

همین الان یادم افتاد چند تا باتری زیر اون درخت جا گذاشتم

اصلن نمیخوام از دستشون بدم

ببخشید

تو ...خرگوش

گرفتی؟

نه، یکی برام آورده
کی؟

یکی از دوستام

یکی میخوای؟

نه

لازم نیست خرگوش دیگرانو قبول کنی

اگه خرگوش بیشتری میخوای
فقط بگو

برات بیشتر میارم

گرفتن خرگوش سخته
ولی سعی میکنم بهتر انجامش بدم

لازم نیست بری زیر دین دیگران

خیلی ممنون

مردی که برات خرگوش آورده

چشماش نزدیک بینه؟

نمیدونم

گمون نکنم

خیلی خب

اونی که بالای اون درخته‌س گنجیشکه؟

نمیتونم فاصله‌ی به اون دوری رو ببینم

فکر نکنم

چشات نزدیک بینه؟

نه
دروغ میگی

دارم راست میگم

اینجا چی نوشته؟

Y K K

از قبل میدونستی چی نوشته

روی تمام زیپ‌ها یه چیز نوشته

من نزدیک بین نیستم

نمیفهمم چرا حرفمو باور نمیکنی

میتونم همه چیزو خیلی واضح ببینم

قبلن خلبان بودم

تو چشات لنز گذاشتی

من لنز نمیذارم
نزدیک بین نیستم

قسم میخورم
هستی

فکر کردی من احمقم و نمیفهمم

بذار ببینم

میخوام چشماتو ببینم

بالا، بالا

حالا پایین

به چپ نگاه کن

به راست نگاه کن

دوباره بالا

ببخشید

فکر کردم داری گولم میزنی

ببخشید

برای تمرین کردن هماهنگی

باید تمکز کامل داشته باشیم
باید دکمه‌ی "پلی" رو دقیقن

هم زمان فشار بدیم

چرا از یه گوشی مشترک استفاده نکنیم؟

تمام نکته ش همینه

این کار برای تمرین کردنه

باید کاملن با هم دیگه هماهنگ بشیم

خیلی خب

حاضرم
باشه

پنج، چهار

سه، دو

ما یه سری رمز ایجاد کردیم
که به‌وسیله‌ش بتونیم با همدیگه ارتباط داشته باشیم

حتا جلوی چشم بقیه
بدون اینکه بفهمن چی داریم به همدیگه میگیم

وقتی سرمونو به سمت چپ بچرخونیم

یعنی: بیشتر از تمام دنیا دوستت دارم

و وقتی سرمونو به سمت راست بچرخونیم

یعنی: مواظب باش، اوضاع خطرناکه

باید اولش خیلی دقت میکردیم

که بیشتر از تمام دنیا دوستت دارم رو

با مواظب باش، اوضاع خطرناکه اشتباه نگیریم

وقتی دست چپمونو بلند کنیم

یعنی: میخوام توی آغوشت برقصم

وقتی دستمونو مشت کنیم و بگیریم پشت‌مون

یعنی: بیا بریم سکس کنیم

هر چی زمان میگذشت، رمز‌ها بیشتر رشد میکردن

بعد از چند هفته

بدون اینکه دهنمونو باز کنیم
تقریبن میتونستیم درباره‌ی هر چیزی با هم دیگه حرف بزنیم

بس کنید

کافیه

یه کم به پدر مادرم احترام بذارید

دارن آهنگ میزنن

ایرادی نداره

نه مادر، ایراد داره

لطفن ادامه بدید

میخوای همون قطعه رو بزنیم؛ یا یه چیز دیگه؟

یه چیز دیگه

پدر و مادرش قشنگ آهنگ نمیزدن؟

آره، قشنگ میزدن

فوق العاده بود

ما همدیگه رو دوست داشتیم و با هم متناسب بودیم

و به همین دلیل بود که تصمیم گرفتیم جنگلو ترک کنیم
و توی شهر تا ابد با هم زندگی کنیم

فردا موقع شکار

ما ناپدید میشیم
و همه فکر میکنن که گیر افتادیم

و قراره تبدیل به یه سگ یا قناری ای چیزی بشیم

فکر کنم وقتی رسیدم به شهر، اولین کاری که میکنم

اینه که یه حوله‌ی حمام بخرم و

برم یه استخر که سکوی شیرجه‌ی بلندی داشته باشه
که جون میده برای شیرجه زدن

و ما کارای مختلف زیادی با هم انجام میدیم

البته کارای جدی

نه کارای احمقانه ای مثل قدم زدن توی پارک

یا گیتار زدن ِ دو نفره

اینجا تموم میشه
یه چیزایی ام اون پشت نوشته شده، ولی فکر نکنم مهم باشه

بخونشون

پورتوفینو
جزیره‌ی ماهیگیری ایتالیایی

شناخته شده به خاطر: بندر زیبا

جمعیت: چهارصد و سی و نه نفر

سواحلی که بهش نزدیک هستن

ساحل پاراجی، کاموگلی، چاواری و لاوانیا

سریفوس: جزیره‌ی یونانی، واقع شد در ساحل غربی

اینو از کجا آوردی؟
کنار رودخونه، احتمالن یکی موقع شکار گمش کرده

بدش من، خودم نگهش میدارم

میتونی حدس بزنی چرا آوردمت یه جایی به این ساکتی؟

نه

چون فکر میکنم این محل برای قبرت جای عالی ایه

حالا با خاک خودتو بپوشون

از دستات استفاده کن

رو صورتتم بریز

نمیخوای که سگا صورتتو بخورن، میخوای؟

اگه قبل از من بمیری تا اونجایی که بتونم میام سر خاکت

قول میدم

فکر کنم همین الان باید بریم

به جای اینکه 2 یا 4 نفر باشیم

سه تایی اومدیم، خیلی خطرناکه

چرا قبلن بهش فکر نکردیم؟

به احتمال زیاد دکتر بهمون مشکوک میشه

پیشنهاد میکنم توی اولین فرصت ممکن بریم

در واقع، همین الان

نترس

هیچکس به چیزی مشکوک نمیشه

شرط میبندم انتظار همیچن سورپرازی رو نداشتی

فوق العاده نیست؟
چرا هست

هنوز به چند روز زمان احتیاج دارم که درباره ش فکر کنم

من

شاید این عملو، دفعه‌ی بعد

که اومدیم شهر انجام بدم

میخوای به چی فکر کنی؟

به این فکر کنی که؛ همه جا رو واضح دیدن بهتره

یا اینکه نزدیک بینی داشته باشی؟

فکرت همینه؟

خب این کاملن فکر بی معنی ایه
خودتم میدونی

به هرحال این دکتر کارش از همه بهتره

و وقت گرفتن ازش خیلی کار سختیه

یه ماه پیش بهش زنگ زدم تا تونستم امروز برات وقت بگیرم

کوره

ممنون

چاقو تو بنداز و بلند شو

چرا باید منو کور میکردی؟

میتونستی اونو کورو کنی

خودتم نمیفهمی چی داری میگی

داروها روی مغزت تاثیر گذاشتن

اگه من جای تو بودم، سعی میکردم یه کم شجاع تر باشم

حالا پا شو و چاقو رو بده من

یا میزنمت و به زور ازت میگیرمش

اومدم

قسم میخورم که میکشمت

موهامو ول کن

داره دردم میاد

فقط به این فکر کن که وقتی یه نفر کور میشه

یکی دیگه از حواس‌ش

قوی تر میشه

همینطور میتونیم از توی جنگل یه سگ بگیریم

و آموزشش بدیم که راهنماییت کنه

سگا میتونن این کارو بکنن
میدونی که؟

خودم تو گرفتن سگ بهت کمک میکنم

حالا آروم باش

یا همینجا ولت میکنم

و فکر نکنم خودت تنهایی بتونی محل قرارو پیدا کنی

داری از منظره لذت میبری؟

البته؟

دستت چی شده؟

داشتم با چاقو شاخه‌ی یه درختو میبریدم

و تصادفن دستم زخمی شد

امروز خوشتیپ به نظر میاد
موهاتو کوتاه کردی؟

ممنون
نه موهامو کوتاه نکردم

میخوام امروز موهامو کوتاه کنم

ببین چی برات آوردم

اوه خیلی ممنون
خیلی گرسنه‌مه همین الان میخورمش

یه چراغ قوه‌ی بزرگ تره

اوه، ببخشید

خیلی بزرگه
فکر کردم خرگوشه

بزرگترین چراغ قوه‌ایه که تو عمرم دیدم

برای امشب آماده ای؟

معلومه که هستم

میخوام یه چیزی بهت بگم

ولی لطفن عصبانی نشو

خیلی خب، چی شده؟

نمیتونم هیچی رو ببینم

من کورم

منظورت چیه؟

هیچ فایده ای نداره که بهت دروغ بگم

دیر یا زود خودت میفهمی

رهبرمون منو برد شهر
و کورم کرد

احتمالن متوجه شده که تو رو دوست دارم

و تو ام منو دوست داری ... و

و میخوایم با هم فرار کنیم بریم شهر

متاسفم

اصلن نمیتونی ببینی

نه، اصلن نمیتونم

همون موقع که ازم پرسیدی موهامو کوتاه کردم یا نه، فهمیدم

اون حرفو فقط برای این زدم

که نفهمی نمیتونم ببینم

ببخشید

گریه نکن

گریه کردن باعث میشه چشمات بیشتر آسیب ببینه

یه راهی پیدا میکنیم

گروه خونیت چیه؟

-B-

اولین باری که دیدمش، میدونستم همون کسیه که دنبالشم

به چشمام خیره شد و لبخند زد

و لب‌هاش به رنگ گل‌های سرخی که

پایین رودخونه در اومدن، خونی و وحشی بود

از توت خوشت میاد؟
شاتوت؟ زغال اخته؟

نه، نه

میتونی پیانو بزنی؟

نه

لیوان یه بار مصرف

درسته

خیلی خوبه

آلمانی بلدی؟

نه

میتونم بهت آلمانی یاد بدم

ولی حداقل یه سال طول میکشه که بتونی
شکسته بسته جملات پایه رو ادا کنی

پس فایده ای نداره

میدونی؟ زبان آلمانی یکی از سخت ترین زبان‌های دنیاس

به خاطر دستور زبانش

خیلی پیچیده‌س

یه چیزی برات آوردم

یه ماهی

روز دوم براش گل بردم

اون از تمام زنایی که دیده بودم، زیباتر بود

و بهش گفتم، میدونی گل سرخ‌های وحشی کجا سبز میشن؟

همون گلای دوست داشتنی آزادی که رنگ‌شون قرمز مایل به زرده؟

کیوی

درسته

دوباره از 10 تا هر 10 تا رو درست گفتی

میتونم بوست کنم؟

نمیتونم به اندازه‌ی کافی به خاطر کارایی که برام میکنی

بازی‌ها و اینکه همراهمی تشکر کنم؛ ولی

میدونی که دیگه نمیتونیم همدیگه رو ببوسیم
(چون دیگه متناسب نیستیم)

میخوای یه دست دیگه

لمس کن و حدس بزن بازی کنیم؟
نه

برای امروز کافیه

به هر حال

وسایلی که باهاش بازی میکردیم تموم شدن

شاید فردا

یا یکی از همین روزا

فردا صبح؟

ببینیم چی میشه

خداحافظ
خداحافظ

عصر به خیر

حالت چطوره؟
خوبم

گرسنمه

چند روزه برام خرگوش نیاوردی

یا چیزی که باهاش لمس کن و حدس بزن بازی کنیم

خبرای خوبی دارم

یه فکر عالی دارم

یه دقیقه وقت داری؟

چه جور فکری؟

پای چپمو بلند میکنم

آرنجمو میارم به سمت زانوم و دو بار میزنم بهش

پامو میارم به سمت زانوم و سه بار میزنم بهش

به شکم میخوابم رو زمین

زانو میزنم

گونه‌ی چپمو لمس میکنم

بعد به پشت میخوابم

مطمئنی آمادگی این کارو داری؟

آره، معلومه که مطمئنم

در غیر این صورت پیشنهادش نمیکردم

کِی؟

فردا

فردا؟

یه کم قدم‌هاتو تند تر کن

نمیتونم تند تر راه برم

این شلواره خیلی تنگه
متاسفم

هوا تاریک بود و نمیتونستم درست ببینم

وقت امتحان کردنشم نداشتم

ببخشید

مهم نیست

یه اتوبوس داره میاد

اتوبوس هتل بود

ما رو ندیدن

نیمرخ

انگشتا

آرنجا

میخوای شکمم‌و بهت نشون بدم؟
نه

شکمت‌و خیلی خوب یادمه

لبخند

میشه لطفن یه کارد و چنگال برام بیارید؟

چاقوی استیک
نه چاقوی کره خوری

حتمن

ممنون

میخوام با چاقو انجامش بدم

میخوای منم باهات بیام؟

ترجیح میدم نیای

نگران نباش

اولش عجیبه

ولی بعدن بهش عادت میکنی

و بقیه‌ی حواست قوی تر میشن

مثلن حس لامسه

و شنوایی

میدونم

طولش نمیدم

خیلی ممنون

Trans&Sub
By
Hamed.Jail

Hamed.Parham21@gmail.com

ترجمه‌ی شنیداری
1394/10/5